اصطلاحات رایج در حمل و نقل دریایی

حمل و نقل دریایی یک حوزه گسترده و پیچیده با اصطلاحات خاص خود است. درک این اصطلاحات برای هر کسی که در صنعت حمل و نقل فعالیت می‌کند، چه حرفه‌ای با تجربه و چه تازه‌کار، ضروری است. این مقاله برخی از رایج‌ترین اصطلاحات مورد استفاده در حمل و نقل دریایی را پوشش می‌دهد و یک راهنمای جامع برای کمک به شما در پیمایش در دنیای اصطلاحات حمل و نقل ارائه می‌دهد.

Abaft (عقب)

  • تعریف: نقطه‌ای فراتر از وسط طول کشتی، به سمت عقب نسبت به یک شیء یا نقطه مرجع.
  • استفاده: “قایق‌های نجات در عقب دکل اصلی قرار دارند.”

Abeam (در پهلو)

  • تعریف: در پهلو، یک جهت نسبی در زاویه راست به خط مرکزی کشتی.
  • استفاده: “فانوس دریایی در پهلوی موقعیت فعلی ما قرار دارد.”

Ballast (بالاست)

  • تعریف: مواد سنگین قرار داده شده در قسمت‌های پایین کشتی برای بهبود پایداری.
  • استفاده: “کشتی برای اطمینان از یک سفر آرام بالاست گرفت.”

Bill of Lading (بارنامه)

  • تعریف: یک سند قانونی که توسط حامل صادر می‌شود تا دریافت بار برای حمل و نقل را تأیید کند.
  • استفاده: “بارنامه باید برای ادعای کالا ارائه شود.”

Bow (پیشانی)

  • تعریف: قسمت جلویی کشتی.
  • استفاده: “پیشانی کشتی از میان امواج عبور کرد.”

Bulk Carrier (کشتی فله‌بر)

  • تعریف: کشتی طراحی شده برای حمل بار فله بدون بسته‌بندی، مانند غلات، زغال سنگ، سنگ معدن و سیمان.
  • استفاده: “کشتی فله‌بر برای تخلیه بار سنگ آهن خود پهلو گرفت.”

Cabotage (کابوتاژ)

  • تعریف: حمل و نقل کالا یا مسافر بین دو مکان در یک کشور توسط یک کشتی خارجی.
  • استفاده: “قوانین کابوتاژ کشتی‌های خارجی را از فعالیت بین بنادر داخلی محدود می‌کند.”

Charter Party (قرارداد چارتر)

  • تعریف: قراردادی بین مالک کشتی و چارتر کننده برای استفاده از کشتی.
  • استفاده: “قرارداد چارتر شرایط اجاره کشتی را مشخص کرد.”

Container Ship (کشتی کانتینری)

  • تعریف: کشتی باری که تمام بار خود را در کانتینرهای بین‌المللی حمل می‌کند.
  • استفاده: “کشتی کانتینری با کالاهایی از سراسر جهان رسید.”

Deadweight Tonnage (DWT) (تناژ مرده)

  • تعریف: وزن کل که یک کشتی می‌تواند حمل کند، شامل بار، سوخت، خدمه و تدارکات.
  • استفاده: “کشتی دارای تناژ مرده 50,000 تن است.”

Draft (آبخور)

  • تعریف: فاصله عمودی بین خط آب و پایین بدنه کشتی (کیل).
  • استفاده: “آبخور کشتی تعیین می‌کند که چقدر عمیق در آب قرار می‌گیرد.”

Dry Dock (حوض خشک)

  • تعریف: حوضی که می‌تواند از آب تخلیه شود تا اجازه بازرسی و تعمیر بدنه کشتی را بدهد.
  • استفاده: “کشتی برای تعمیرات به حوض خشک برده شد.”

Freight Forwarder (حمل و نقل کننده)

  • تعریف: یک نماینده که ترتیب حمل و نقل کالا را به نمایندگی از مالک بار می‌دهد.
  • استفاده: “حمل و نقل کننده تمام لجستیک حمل و نقل را مدیریت کرد.”

Gross Tonnage (GT) (تناژ ناخالص)

  • تعریف: اندازه‌گیری حجم داخلی کلی یک کشتی.
  • استفاده: “کشتی کروز دارای تناژ ناخالص 100,000 GT است.”

Hatch (دریچه)

  • تعریف: یک بازشو در عرشه کشتی که از طریق آن بار بارگیری و تخلیه می‌شود.
  • استفاده: “خدمه دریچه را برای دسترسی به انبار بار باز کردند.”

Incoterms (اصطلاحات تجاری بین‌المللی)

  • تعریف: اصطلاحات تجاری بین‌المللی منتشر شده توسط اتاق بازرگانی بین‌المللی (ICC) که مسئولیت‌های خریداران و فروشندگان در معاملات بین‌المللی را تعریف می‌کند.
  • استفاده: “قرارداد FOB (تحویل در کشتی) را به عنوان اصطلاح تجاری مشخص کرد.”

Keel (کیل)

  • تعریف: پایه ساختاری مرکزی یک کشتی که از جلو تا عقب در پایین کشتی قرار دارد.
  • استفاده: “کیل ستون فقرات کشتی است.”

Laden (بارگیری شده)

  • تعریف: بارگیری شده با کالا.
  • استفاده: “کشتی کاملاً با کالا بارگیری شده بود.”

Manifest (مانيفست)

  • تعریف: یک لیست دقیق از بار، مسافران و خدمه کشتی.
  • استفاده: “مانيفست توسط گمرک در هنگام ورود بررسی شد.”

Nautical Mile (مایل دریایی)

  • تعریف: یک واحد اندازه‌گیری مورد استفاده در ناوبری دریایی، معادل 1.852 کیلومتر.
  • استفاده: “کشتی 500 مایل دریایی سفر کرد.”

Port (چپ)

  • تعریف: سمت چپ کشتی وقتی به جلو نگاه می‌کنید.
  • استفاده: “قایق‌های نجات در سمت چپ قرار دارند.”

Starboard (راست)

  • تعریف: سمت راست کشتی وقتی به جلو نگاه می‌کنید.
  • استفاده: “کاپیتان دستور چرخش به راست را داد.”

Stevedore (باربر)

  • تعریف: شخص یا شرکتی که در بارگیری یا تخلیه بار از کشتی‌ها مشغول است.
  • استفاده: “باربران به سرعت برای تخلیه کانتینرها کار کردند.”

Tanker (تانکر)

  • تعریف: کشتی طراحی شده برای حمل بار مایع، مانند نفت، مواد شیمیایی یا گاز طبیعی مایع.
  • استفاده: “تانکر برای تخلیه بار نفت خام خود پهلو گرفت.”

TEU (واحد معادل بیست فوت)

  • تعریف: یک واحد استاندارد مورد استفاده برای توصیف ظرفیت کشتی‌های کانتینری و ترمینال‌ها، بر اساس حجم یک کانتینر 20 فوتی.
  • استفاده: “بندر 2 میلیون TEU در سال گذشته جابجا کرد.”

Trim (تراز)

  • تعریف: توزیع وزن درون کشتی برای اطمینان از پایداری و عملکرد بهینه.
  • استفاده: “خدمه تراز را برای تعادل کشتی تنظیم کردند.”

Waybill (بارنامه)

  • تعریف: سندی که توسط حامل صادر می‌شود و جزئیات و دستورالعمل‌های مربوط به حمل و نقل یک محموله را ارائه می‌دهد.
  • استفاده: “بارنامه باید همراه محموله باشد.”

Wharf (اسکله)

  • تعریف: ساختاری در ساحل یک بندر که کشتی‌ها می‌توانند برای بارگیری و تخلیه بار یا مسافران پهلو بگیرند.
  • استفاده: “کشتی در اسکله پهلو گرفت.”

درک این اصطلاحات برای ارتباط و عملکرد کارآمد در صنعت دریایی ضروری است. چه در حمل و نقل، لجستیک یا صرفاً علاقه‌مند به فعالیت‌های دریایی باشید، این واژه‌نامه پایه‌ای محکم برای پیمایش در دنیای پیچیده حمل و نقل دریایی فراهم می‌کند.

اصطلاحات تکمیلی و نکات کلیدی در کار با واژگان دریایی

شناخت اصطلاحات دریایی تنها به حفظ کردن واژه‌ها محدود نمی‌شود؛ بلکه درک کاربرد عملی آن‌ها در عملیات حمل‌ونقل اهمیت بیشتری دارد. بسیاری از این واژه‌ها مانند Abaft، Draft، DWT، Hatch، Keel و Manifest در زمان‌های مختلفی از فرآیند حمل‌ونقل—از بارگیری و تراز تا ناوبری و تعاملات گمرکی—استفاده می‌شوند. متخصصان حمل‌ونقل دریایی باید بتوانند این اصطلاحات را در مکاتبات، دستورالعمل‌های فنی، بارنامه‌ها و گفت‌وگوهای عملیاتی به‌درستی به کار بگیرند تا عملیات بدون خطا، سریع و هماهنگ انجام شود. در محیطی که کوچک‌ترین اشتباه در اصطلاحات می‌تواند منجر به تأخیرهای طولانی یا هزینه‌های اضافی شود، تسلط کامل بر این واژه‌ها یک ضرورت حرفه‌ای است.

اهمیت یادگیری مداوم واژگان تخصصی در صنعت دریایی

صنعت حمل‌ونقل دریایی دائماً در حال تغییر است و اصطلاحات جدیدی در نتیجه فناوری‌های نوین، قوانین بین‌المللی و روش‌های عملیاتی تازه ایجاد می‌شود. واژه‌هایی مرتبط با دیجیتالی‌سازی، سیستم‌های ردیابی پیشرفته، استانداردهای IMO و ملاحظات زیست‌محیطی هر ساله به فرهنگ لغت دریایی اضافه می‌شوند. به همین دلیل، فعالان این صنعت—از کارشناسان بازرگانی و فورواردرها تا مدیران بنادر و کارشناسان عملیاتی—باید دانش خود را به‌روز نگه دارند. تسلط بر اصطلاحات، علاوه‌بر ارتباط مؤثر، باعث افزایش اعتبار حرفه‌ای و کاهش ریسک خطا در قراردادها، بارنامه‌ها، مانيفست‌ها و اسناد رسمی می‌شود. بنابراین، یادگیری مستمر این واژه‌ها یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت در حرفه‌های مرتبط با دریا و حمل‌ونقل بین‌المللی است.


اگر سوال خاصی دارید یا به جزئیات بیشتری نیاز دارید، کارشناسان لجستیک ایران پاسخگوی شما هستند!